میشنوم من، صدای طوفان است
نم نم آب و بوی باران است
لب خشکیده ی خزان دلم
بار دیگر شکفته خندان است
فصل یک عشق باز برگشته
بخت و اقبال من شگوفان است
یک سخن "جان و نازنیم" خواند
آن نگاری که مرا حیران است
عشق من از تبار خورشید و
لعل و مرجانم از بدخشان است
علی فخری
27 شهریور 91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر