دل سودا زده ام باز به یادش افتاد
سر و پا کنده هراسان سراغش افتاد
گرچه سد بار بگفتا که نگیرد نامش
بشکست عهد و دگر بار به پایش افتاد
آنچه او کرد به حال دل من، بهر جفا
کی بکرد گوش ولی، باز به کامش افتاد
می هراسم که مبادا بگسلد رشته ی او
گرچه هر بار که شکست، باز به دامش افتاد
علی فخری
............
سد = صد (100) سد یک واژه ی پارسی است و باید با س نوشته شود
............
سد = صد (100) سد یک واژه ی پارسی است و باید با س نوشته شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر